چه کسی برای من تصمیم میگیرد؟
اما نکته مهم آنست که آیا من خود تمامی کارهای خویش را انتخاب میکنم و برای انجام دادن یا رها کردن کاری بر طبق هدف آن تصمیم میگیرم؟ شاید علت آن که در بسیاری از مواقع نمیتوانیم انگیزه خود از انجام برخی کارها را تشخیص دهیم، اینست که خود برای خویشتن تصمیم نگرفتهایم و هدفی را دیگران برایمان معین کردهاند و ما را خواسته یا ناخواسته به سوی آن جذب نمودهاند. مهمتر از همه آنست که این تک تک کارها و فعالیتها و اهداف کوچکتر ما هستند که مسیر زندگی و سرنوشت و آینده عمر ما را تعیین میکنند. اینکه ما پس از گذشت 10 سال، 20 سال، 50 سال و یا هر مقدار دیگر، در کجا هستیم و در مقابل این سالیانی از عمر خود که از دست دادهایم، چه چیزی بدست آورده ایم؟ آیا از زندگی خود راضی هستیم یا اینکه خودمان را فردی زیان دیده و یا حسرت کشیده میدانیم، همه و همه وابسته به همین فعالیتهای متعددی است که با اهداف خاص انجام میدهیم و همینهاست که مسیر زندگی ما را تعیین میکند.
ولی معیار و ملاک ما چیست؟ اگر بخواهیم خودمان فرمانروای خود باشیم، و سرنوشت خویش را مطابق آنچه دوست داریم و میپسندیم و بدست خودمان تعیین کنیم، چه باید بکنیم؟ بر چه اساسی و چگونه میتوانیم از میان هزاران راه مختلف، آنچه را که بهتر است و به آن علاقه داریم بپیماییم و به هدف دلخواهمان دست یابیم؟